۱۳۸۹ تیر ۱۰, پنجشنبه

چوپان دروغگو

. . .
یکی بود یکی نبود
.
.چوپانی بود که در نزدیکی ده، گوسفندان را به چرا می برد
.مردم ده، همه گوسفندانشان را به اوسپرده بودند و او هر روز مشغول مراقبت از آنان بود.چوپان،‌ هر روز که گرسنه میشد، گوسفندی را میکشت. کباب میکرد و خود و بستگانش با آن سیر میشدند.
سپس فریاد میزد: گرگ. گرگ. ای مردم. گرگ...
مردم ده سرآسیمه میرسیدند و میدیدند که مانند همیشه، کمی دیر شده و گرگ گوسفندی را خورده است.
مردم ده تصمیم گرفتند پولهای خود را روی هم بگذارند و چند سگ گله بخرند.
از وحشی ترین و خونخوارترینها.
چوپان به آنها اطمینان داد که با خرید این سگها، دیگر هیچگاه، گوسفندی خورده نخواهد شد!
هنوز چند روزی نگذشته بود که دوباره، صدای فریاد چوپان به گوش رسید.
مردم دویدند و خود را به گله رساندند و دیدند گوسفندی خورده شده است.
یکی از مردم، به بقیه گفت:ببینید. ببینید. هنوز اجاق چوپان داغ است. هنوز خرده هایی از گوشت سرخ شده
گوسفندانمان باقی است!
بقیه مردم که تازه متوجه شدند چوپان، دروغگوست، فریاد برآوردند: دزد. دزد. دزد را بگیرید...
.
.
.
ناگهان چهره مهربان و دلسوخته چوپان تغییر کرد. چهره ای خشن به خود گرفت.
چوب چوپانی را برداشت و به سمت مردم حمله ور شد. سگها هم او را همراهی میکردند!!
.برخی مردم زخمی شدند. برخی دیگر گریختند.
. . .
از آن شب، پدرها و مادرها برای بچه ها، در داستانهای خود شرح می دادند که:
.
عزیزان. دروغگویی همیشه هم بی نتیجه نیست. دروغگوها میتوانند از راستگویان هم سبقت بگیرند. خصوصاً وقتی پیشاپیش، چوب، گوسفندها و سگهای نگهبانتان را به آنها سپرده باشید
.
پ ن : کاریکاتور بالا اثر مانا نیستانی است .

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۲, چهارشنبه

ای کاش سیب زمینی بودی !

این متن را بخوانید :

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم

جناب آقای دمیتری آناتولویچ مدودف رئیس‌جمهوری فدراسیون روسیه فرا رسیدن سالروز پیروزی روسیه در جنگ جهانی دوم را به جنابعالی، دولت و ملت دوست آن کشور تبریک می‌گویم. امیدوارم با مساعی مشترک مسئولین عالی کشور‌ها، شاهد جهانی توأم با صلح و امنیت پایدار، عدالت مستمر و احترام به حقوق حقه همه ملت‌ها باشیم.از خداوند متعال، استمرار سلامتی و موفقیت جنابعالی و سعادت و بهروزی دولت و ملت شریف روسیه را مسئلت دارم.» متن بالا نامه ی آقای احمدی نژاد هست به رییس جمهور روسیه!!

یادمم می آید در کتاب های تاریخ خونده بودم که در زمان جنگ جهانی دوم ایران به دست همین روس ها اشغال شد و چه ظلم ها و و جنایت ها و تجاوز ها که نکردند.

: احتمالا پس از سانسور کتاب های تاریخ فکر کردن که شاید این قسمت هم مثل تاریخ پادشاهان حذف شده و دیگر کسی یادش نیست.!

واقعا نمی دانم چه بنویسم در وصف این بی غیرتی !

یعنی وقتی این نامه را می نوشت شهیدان کشورمان یادش رفته بود؟ ! حتما همین طور بوده وگرنه مگه میشه چنین حرفی زد !

: در تاریخ دیده بودیم که مردمانی که در جنگ از دشمن شکست می خورند خودکشی کنند - دیده بودیم که تاسف بخورند - وبی غیرت هایی را که هیچ کاری نکنند! اما ... اما ندیده بودیم حاکم کشور مغلوب به قوم غالب تبریک بگوید و . . .!

: چیزی ندارم که بگویم جز این شعر شاعر شهید میرزاده عشقی را که گفت:

خاکم به سر که به سر خاک اگر کنم

خاک وطن که رفت چه خاکی به سر کنم

.

پ ن1 : همیشه آدم های بی غیرت را به سیب زمینی تشبیه می کنند اما حسن سیب زمینی این است که زبان ندارد که حرف بزند و بی غیرتی اش را ابراز کند

پ ن2: متن نامه را در اینجا ببینید : جهان نیوز

پ ن 3 : در این باره بخوانید

۱۳۸۹ فروردین ۲۰, جمعه

به جاي مقدمه . . .

به جاي مقدمه . . .
.
. .
. . .
خدایا کفر می‌گویم، پریشانم، چه می‌خواهی‌ تو از جانم؟! مرا بی ‌آنکه خود خواهم اسیر زندگی ‌کردی.
. . .
خداوندا! اگر روزی ‌ز عرش خود به زیر آیی لباس فقر پوشی غرورت را برای ‌تکه نانی ‌به زیر پای‌ نامردان بیاندازی‌ و شب آهسته و خسته تهی‌ دست و زبان بسته به سوی ‌خانه باز آیی
زمین و آسمان را کفر می‌گویی نمی‌گویی؟!
. . .
خداوندا! اگر در روز گرما خیز تابستان تنت بر سایه‌ی ‌دیوار بگشایی لبت بر کاسه‌ی‌ مسی‌ قیر اندود بگذاری و قدری آن طرف‌تر عمارت‌های ‌مرمرین بینی‌ و اعصابت برای‌ سکه‌ای‌ این‌سو و آن‌سو در روان باشد
زمین و آسمان را کفر می‌گویی نمی‌گویی؟!
. . .
خداوندا! اگر روزی‌ بشر گردی‌ ز حال بندگانت با خبر گردی‌ پشیمان می‌شوی‌ از قصه خلقت، از این بودن، از این بدعت. خداوندا تو مسئولی. خداوندا تو می‌دانی‌ که انسان بودن و ماندن در این دنیا چه دشوار است، چه رنجی ‌می‌کشد آنکس که انسان است و از احساس سرشار است…

( كارو )
. . .
. .
.